شهید آوینی
دوشنبه, ۲ بهمن ۱۳۹۱، ۰۶:۵۶ ب.ظ
سه گفتار از سید شهیدان اهل قلم...
وقتی قرار است مطلبی در مورد شهید سیدمرتضی آوینی بنویسی، کارت هم سخت است و هم آسان.
آسان از آن رو که تا دلت بخواهد پیش از تو گفته اند و نوشته اند و به قول معروف دستت پر است اما سخت هم هست، چرا که می خواهی در مورد سید شهدای اهل قلم، قلم بزنی.
سال ها پس از عروج آوینی، اینک برگزاری چند کنگره و همایش و گفتن خاطره و خواندن شعر و مرثیه، مصداق بارز «نشستند و گفتند و برخاستند» است و باید از این مرحله گذشت و به وادی شناخت آراء و نظریات وی گام گذاشت. اگر چه اینجا فرصت بسط این سخن نیست اما می توان گفت آوینی دریچه ای جدید به سوی روشنفکری باز کرد و با عمل خود تعریفی جدید از روشنفکر به نمایش گذاشت و با خون خود پای تمام فیلم ها، حرف ها، نوشته ها و نانوشته هایش را امضاء کرد.
آنچه در ادامه می خوانید برگرفته از وبلاگ «کانال ماهی» است. نویسنده که خود را «عابر» معرفی کرده است پس از ذکر مقدمه ای نسبتا طولانی با ارائه سه عبارت از شهید آوینی در باب تحول، معنویت و شعر، به بیان نظرات خود در مورد آنها می پردازد.
یکی از هزاران مشکلی که گریبان بشر امروز را گرفته، سطحی زدگی و نداشتن عمق است. این عدم عمق تقریبا به تمام زوایای زندگی رسوخ کرده است. از فکر و اندیشه تا مسائل کوچک و به ظاهر کم اهمیت. این بی عمقی و سطحی زدگی تا جایی است که حتی اصحاب فکر و قشر روشنفکر جامعه را به وادی روزمرگی کشانده است. البته قصد آن ندارم این موضوع را به همه نسبت دهم اما تجربه نشان می دهد آنان که غیر از اینند، آنقدر در اقلیتند که می توان سطحی زدگی را بیماری همگانی نامید.
انسان امروز همان قدر که در اعتقاداتش سطحی است، بی اعتقادی هایش هم عمقی ندارد. به راستی ما چقدر به اعتقاداتمان اعتماد داریم و درباره آنها اندیشیده ایم و چقدر برای رد کردن آنچه نپذیرفته ایم استدلال داریم؟
علامه استاد حسن زاده آملی در شرح زندگی خود می گوید چنان در اعتقادات خود شک کردم که دوبار از دین خارج شدم و بازگشتم. آری که تا شک و سوال و دردی نباشد، یقین و جواب و درمانی نخواهد بود.
جالب آنکه این سطحی زدگی آدمی خود بسیار عمیق و گسترده است و عوامل گوناگونی در گسترش و عمق بخشی به آن دخالت دارند که حداقل در این مجال قصد پرداختن به آنها را ندارم.
متأسفانه در این مدت مشاهده کردم اغلب وبلاگ های مذهبی و مرتبط با مباحثی چون شهدا و جنگ و... نیز تنها به لایه ای رویین اکتفا کرده و زحمت غور و کشف به خود نمی دهند.
دنیای اینترنت، دنیای سرعت مجازی است و این از بزرگترین دام هایی است که بشر را در آن انداخته اند. برای اندیشیدن باید وقت صرف کرد. دقیقه ها، ساعت ها، شب ها، روزها، هفته ها، ماه ها، سال ها و چه بسا یک عمر. اما گویا در این دنیای مجازی جایی برای نشستن و اندیشیدن نیست. از این سایت به آن وبلاگ. از آن پیوند به این مطلب، این را دانلود می کنی، آن را ذخیره می کنی... پیوسته و با سرعتی سرسام آور باید پیش راند. غافل از آنکه، این به ظاهر پیش رفتن، فرو رفتنی بیش نیست.
یکی از معدود کسانی که برخلاف این جریان غفلت زا، شنا کرد و به سرچشمه حقیقت رسید سید شهدای اهل قلم، سیدمرتضی آوینی بود.
اندیشیدن در مورد سیدمرتضی و جهان بینی او فرصتی است برای رهایی از این هجوم سطحی زدگی و بی عمقی روزمره که به عادتی مالوف تبدیل شده است.
گویا بشر امروز را به بی دردی و بی رنجی عادت داده اند و برای همه چیز اسانس و طعمی مصنوعی ساخته اند. آب پرتقال را به وجود آوردند تا زحمت کندن پوستش از دوش آدمی برداشته شود غافل از آنکه قسمتی از لذت خوردن پرتقال در نگاه و لمس و پوست گرفتن آن است و وقتی خوردن پرتقال زحمت دارد چگونه اندیشیدن بی رنج و زحمت باشد؟
تفکر، درد به همراه خود می آورد و برای این نیز فکر کرده اند. تفکر مجازی. اندیشیدن به مباحثی که نه تنها هیچ دردی نمی آفریند بلکه انسان از آن لذت هم می برد. البته باید همین جا به نکته ای اشاره شود و آن اینکه در این دنیای مجازی که برای خود ساخته ایم و برایمان ساخته اند، مفهوم درد و لذت نیز مانند بسیاری از دیگر مفاهیم احتیاج به بازنگری و تاملی جدی دارد. به راستی درد واقعی چیست؟ و لذت واقعی؟
حضرت زینب(س) در غروب عاشورا پس از آن همه بلا و مصیبت می فرماید: چیزی جز زیبایی ندیدم!
مگر نه آنکه آدمی از زیبایی لذت می برد. حال چگونه بلا منشا لذت می شود و کربلا سرچشمه آن؟ و چرا؛ «هر که در این درگه مقرب تر است
جام بلا بیشترش می دهند»
آری در این فرصت قصد پاسخ به سؤال و فرونشاندن دغدغه ها نیست. مرور و بررسی تفکر شهید آوینی مجالی است برای طرح سؤال و کانال ماهی ادعای پاسخ ندارد. اینجا محل تشنگی است که تشنگی آب است و آب تشنگی.
«آب کم جو تشنگی آور به دست
تا بجوشد آبت از بالا و پست»
۹۱/۱۱/۰۲